جنگ نرم
جبهه ی جنگ نرم و خاکریز های آن
امام خامنه ای: قطعاً انتظاری که از اساتید دانشگاهها در این جنگ و مبارزه نرم می رود فراتر از انتظاری است که از دانشجویان وجود دارد. دانشجویان افسران جوان این جبهه هستند که ضمن دارا بودن فکر، عمل، و بصیرت، در صحنه نیز حضور دارند و با آزمودن صحنه، در چارچوب، کار می کنند اما اساتید دانشگاهها فرماندهان جبهه جنگ نرم هستند. فرماندهان این جبهه باید با شناخت مسائل کلان، شناسایی دشمن و کشف اهداف او، طراحی کلان انجام دهند و براساس این طراحی حرکت کنند.
در کشور آمریکا متجاوز از 2700 اتاق فکر وجود دارد. نقش این اتاقهای فکر این است که مسائل مهم مرتبط با سیاستهای داخلی و خارجی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و ضمن ارائه جمع بندی در مورد موضوعی خاص، به ارائه راهکارها و راهنماییهای عملیاتی میپردازند
تدوین سیاستها و برنامه ریزیهای مرتبط با جنگ نرم در ایالات متحده آمریکا، عموماً برعهده نخبگان و اندیشمندانی قرار میگیرد که در نهادهایی به نام اتاق فکر حضور دارند و در خدمت اهداف و برنامههای صاحبان قدرت که عموماً کارتلها و صنایع بزرگ همچون صنایع پیچیده نظامی، شرکتهای نفتی بزرگ و احزاب و لابیهای قدرتمند میباشند، قرار میگیرند.
آمریکا نه تنها به برنامه ریزی در حوزه نظریه پردازی و نبرد فکری و طراحی جنگ نرم از طریق اتاقهای فکر اقدام میکند، بلکه برای پیاده کردن و عملیاتی کردن آن، وارد عمل شده و موسسات مطالعاتی وابسته به خود را مامور تهیه و تنظیم راهبردهای لازم و پیاده کردن آن راهبرد میکند.در سطوح سیاستگذاری میتوان از شورای روابط خارجی آمریکا، نهادهای تحقیقاتی وابسته به پنتاگون و وزارت خارجه و سازمان سیا نام برد.این نهادها و موسسات، نقش مستقیمی در سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان دارند.
مروری بر گزارشهای این موسسات و نهادها نشان میدهد که چگونه برای تحقق جنگ نرم در ایران فعال بوده و نه تنها تصمیمهای لازم را اتخاذ کردهاند، بلکه به صورتی متمرکز، مدیریت و فرماندهی سطوح عالی را برعهده داشته و هزینههای لازم را برای عملیاتی کردن آن پرداخت میکردند.در عین حال در سطوح راهبردی، این موسسات و نهادهای مطالعاتی به ظاهر مستقل و غیردولتی هستند که تحت یک فرماندهی، وظایف خود را انجام میدادند ما در این بخش به عملکرد هر دو گروه از نهادهای فعال که در راهاندازی جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی نقش داشتهاند، میپردازیم.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران ساختار تصمیمگیری در آمریکا بر این عقیده میباشند که سیستم تصمیمگیری و قدرت در آمریکا برپایه سه ضلع قرار دارد که عبارتند از :
1- سرمایهداران بزرگ و لابیهای قدرتمند،
2- اتاقهای فکر
3- نهادهای رسمی تصمیمگیر همچون دولت و کنگره
در اینجا به صورتی اجمالی و مختصر به شرح برجستهترین این اتاقهای فکر که درباره ایران کار میکنند، میپردازیم.
1- شورای روابط خارجی
این نهاد از مهمترین اتاقهای فکر در آمریکا میباشد که در سال 1921 پایهگذاری شد و عموماً چهرههای معروف و مشهور آمریکا در حوزه روابط خارجی در آن عضویت دارند و ظاهراً مستقل از هر یک از نهادهای تاثیرگذار و لابیها میباشد در عین حال نهادی است که هم مقامهای دولتی و هم مدیران تجاری و اندیشمندان دانشگاهی و نخبگان و روزنامه نگاران، در آن حضور داشته و هدف خود را بر این قرار دادهاند که به تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران دولتی کمک کنند تا درک بهتری از جهان خارج پیدا کنند تا در انتخابهای خود در سیاست خارجی ایالات متحده، نظرات آنها را مورد استفاده قرار دهند.
شخصیتهای معروفی همچون:کسینجر، برژینسکی، هانتینگتون، فوکویوما و .... در این اتاق فکر عضویت داشته و دارند و ریاست فعلی آن برعهده ریچاردهاس میباشد.در سپتامبر 2006(شهریور 1385)، این شورا میزبان دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود که یک جلسه پرسش و پاسخ را با 19 نفر از اعضای شورا ترتیب داده بودند.
2- انستیتو تحقیقاتی بروکینگز
انستیتو تحقیقاتی بروکینگز از جمله اتاقهای فکر است که برای حزب دمکرات آمریکا تصمیمسازی میکند.یکی از اصلیترین محورهای کاری این انستیتو طی دو دهه گذشته، بررسی مسائل ایران بوده است.از جمله این موسسه اخیراً گزارشی در مورد ایران تهیه و ذیل عنوان زیر منتشر کرد:کدام راه به سوی ایران: راهکارهای پیشنهادی برای یک راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران.
راهکاری که این اتاق فکر برای مقابله با ایران پیشنهاد کرد، انقلاب رنگین (مخملین) بود. در این رابطه، رالف فوریس طی مقالهای با عنوان «نخبگان جهانی سیا در پشت جنگ کثیف علیه ایران» با اشاره به پیشنهاد بروکینگز در هفته نامه امریکن فری پرس منتشر کرد، او نوشت:بروکینگز یک جنگ وکالتی را در فضای سایبر علیه ایران کلید زده است که ایرانیان را غرق در اطلاعات غلط با پیامهای توئیتری متضاد و عکسهای تقلبی کند.
3- موسسه تحقیقاتی آمریکایی اینتراپرایز
یکی دیگر از اتاقهای فکر آمریکا، انستیتو تحقیقاتی اینترپرایز میباشد که به عنوان اتاق فکر جمهوریخواهان عمل میکند.جرج بوش در سال 2007 به این موسسه آمد و در سخنرانی خود در این موسسه گفت: اکنون 20 نفر از اعضای شا عضو ارشد دولت من هستند.اعضای برجسته اینترپرایز در هنگامی که جمهوریخواهان در حاکمیت هستند به درون دولت میروند و زمانی که حزب رقیب به پیروزی میرسد، به اتاق فکر اینترپرایز باز میگردند.اتاق فکر «مطالعات واشنگتن» یکی از زیرمجموعههای اینترپرایز است که به طور خاص روی ایران کار میکند و ترکیبی از عناصر آمریکایی و ایرانی را در خود جای داده است.
4- موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن
انستیتو سیاست خاور نزدیک واشنگتن یکی دیگر از اتاقهای فکر است که دموکراتهایی نظیر دنیس رایس، پاتریک کلاسون و مایکل اینزستاد در آن به طور خاص روی ایران کار میکنند.آنان نیز افرادی نظیر ولی نصر را در کنار خود جای دادهاند البته این دو هم زمان عضو شورای روابط خارجی آمریکا نیز میباشند.مایکل اینزستاد در ماه سپتامبر 2010، مقالهای تحت عنوان نیروهای امنیتی ایران و اپوزیسیون درباره سپاه پاسداران منتشر کرد.
رند دو واشنگتن دی سی دو اتاق فکر دیگر آمریکاییهاست که به طور خاص روی ایران کار میکنند.این دو اتاق فکر به طور میانگین ماهانه بین 2 تا 5 مقاله مهم و یا کتابچه درباره ایران منتشر میکنند.در این میان، بعضی از مراکز نظیر بنیاد دموکراسی در ایران که کنت تیمرمن آن را اداره میکند و بنیاد هری تیچ هم هستند که به طور خاص درباره ایران کار میکنند و تاثیرات مهمی در نگرش آمریکاییها نسبت به ایران برجای میگذارند ولی اتاق فکر خوانده نمیشوند.
5- موسسه هوور
این مرکز وابسته به دانشگاه استنفورد و به عنوان یکی دیگر از اتاقهای فکر نومحافظه کاران است که در سال 1919 توسط هربرت هوور، رئیس جمهور وقت آمریکا تاسیس شد.
از جمله پروژههایی که این موسسه در رابطه با ایران تهیه و تدوین کرد، تحت عنوان دموکراسی در ایران میباشد که از جمله پروژهها مهم این موسسه است و عباس میلانی ومایکل مک فال مدیریت آن را برعهده دارند و در سال 2005 گزارش تحقیقاتی دیگری تحت عنوان فراسوی تغییرات تدریجی یک استراتژی جدید در قبال ایران منتشر کردهاند.
6- کمیته خطر جاری
این نهاد در اوج جنگ سرد در سال 1950 به عنوان تشکیلاتی در راستای ایجاد اجماع ملی برای مقابله و به منظور آموزش و آمادهسازی آمریکاییان با به اصطلاح توسعه طلبی اتحاد جماهیر شوروی در عرصه سیاسی آمریکا ظاهر شد و راهبرد جنگ نرم توسط این کمیته در سالهای پایانی دهه 1980 طراحی شد، ولی در این زمان، هدف دیگر اتحاد جماهیر شوروی نبود، بلکه ایران و جهان اسلام به عنوان خطر جدی تحت نامهای بنیادگرایی اسلامی و تروریسم، مطمح نظر قرار گرفت و برای تقابل با آن از طریق جنگ نرم برنامه ریزی کرد.
این کمیته متشکل از برخی تعاملات بلندپایه سیاسی- امنیتی، دانشگاهیان و محققان موسسات پژوهشی آمریکا میباشد که به جناح محافظهکار تعلق دارد.
افراد همچون جوزف لیبرمن (سناتور صهیونیست)، جیمزولسی، ایلمان برمان، معاون شورای روابط خارجی، دانیل پلتکا، مارک پالمر، الیوت کوهن، فرانک گافنی و دانیل پایپس از جمله اعضای آن میباشند.
از جمله اتاقهای فکر که صرفاً برای برخورد با مسئله ایران ایجاد شده است، اتاق فکر کمیته سیاستگذاری ایران، میباشد که در سال 2005 با حضور مقامات دولتی سابق آمریکا از وزارت امور خارجه، وزارت دفاع (پنتاگون)، کاخ سفید، جامعه اطلاعاتی همچون DIA و CIA و همچنین نخبگان دانشگاهی تاسیس شد.
ماموریت این کمیته فراخوانی برای تغییر در تهران به وسیله ایرانیها به جای آمریکاییها و تاکید بر اتخاذ راهحل سوم بود.
اندیشکده آمریکایی “موسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک” یازدهم تیر ماه ۹۲ گزارشی از “مایکل آیزنشتاد” کارشناس نظامی منتشر کرده که در آن نوشته است:
آنچه دشمنان ایران بیش از توپخانه و سلاح و چیزهایی از این دست احتیاج دارند، گسترش ارزشهای فرهنگی ای است که باعث فساد اخلاقی میشوند. فشار تحریم ها باید با ابزار نظامی و اطلاع رسانی و قدرت نرم تکمیل شود تا موجب تغییر محاسبه هزینه – فایده ایران شود .
حال به بیانات مقام معظم رهبری درمورد جنگ نرم توجه کنید :
« قطعاً انتظاری که از اساتید دانشگاهها در این جنگ و مبارزه نرم می رود فراتر از انتظاری است که از دانشجویان وجود دارد. دانشجویان افسران جوان این جبهه هستند که ضمن دارا بودن فکر، عمل، و بصیرت، در صحنه نیز حضور دارند و با آزمودن صحنه، در چارچوب، کار می کنند اما اساتید دانشگاهها فرماندهان جبهه جنگ نرم هستند. فرماندهان این جبهه باید با شناخت مسائل کلان، شناسایی دشمن و کشف اهداف او، طراحی کلان انجام دهند و براساس این طراحی حرکت کنند.
استادی که بتواند، این نقش را ایفا کند، استادی شایسته برای حال و آینده نظام جمهوری اسلامی خواهد بود.
مهمترین وظیفه اساتید در شرایط کنونی، بالا بردن قدرت تحلیل دانشجویان، و
ایجاد فضای امید، نشاط، و کار علمی در دانشگاه هاست باید درست در جهت مخالف
برنامه دشمن که به دنبال ایجاد فضای یأس و ناامیدی در دانشگاهها است،
حرکت، و محیط درس و دانشگاهها را فضای امید به آینده کرد.»
آنچه که از این بیانات روشن و واضح است نقش دانشگاهیان در عرصه ی جنگ نرم است که باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد .
البته باید توجه داشت که آن سازمان های آمریکایی که به دنبال جنگ نرم در ایران هستند هم این نکته را می دانند و در نتیجه بیشترین توجه خود را بر دانشگاه ها و مراکز تربیت افسران جنگ نرم ما متمرکز می کنند . یعنی همان جایی که به اعتقاد رهبر معظم انقلاب خاکریز های ما در مقابل جنگ نرم دشمن هستند .
پس باید هشیار بود و پیش از اینکه سازمان های آمریکایی به موفقیت دست یابند ، خاکریز های خود را در برابر این هجمه ی دشمن ، محکم و استوار بسازیم .